به گزارش همشهری آنلاین، شبِ گذشته با وجود همه هجمههای رسانههای معاند بر خالی بودنِ کنداکتور یلدایی تلویزیون، شبکههای سیما تا نیمههای شب برنامه و میهمان و اتفاقات مختلفی برای مخاطبین تدارک دیده بودند. یکی از نکاتی که خیلی در میانِ این برنامهها به شکل برجستهای دیده شد؛ واژه ایران، اقتدارِ ایران و زیباییهای ایران بود. یا خوانندگان دربارهاش میخواندند و یا هنرمندان میهمان دربارهاش صحبت میکردند.
نکته دوم بحث اجرای مجریانِ تلویزیون بود که خبری از قدیمیهای این حوزه نبود و رقابتِ جالبی میانِ برخی از آنها شکل گرفت؛ مثلاً مصطفی امامی سعی میکرد بهتر از علی عاملهاشمی کمتجربهتر در کنداکتور مناسبتی، باشد. یا علی مشهدی که برای اولین بار به عنوان مجری اصلی در تلویزیون انتخاب میشد دوست داشت از رقیبِ بازیگر خود در شبکه سه، بهتر عمل کند. در عین حال، حضور خانواده شهدا و قرائت دلنوشته دختر شهید خطاب به پدرش هم که اشک همه حضار را درآورد از فرازهای خوب برنامه شب یلدایی «خودمونی» شبکه سه بود.
حضور میهمانان ویژهای همچون مهران غفوریان و ابوالفضل پورعرب بیش از بقیه، شگفتانه رسانه ملّی در بلندترین شبِ سال بود. البته تنوعِ سوژهها و موضوعات برنامههای یلدایی هم امتیازِ دیگری بود که میتوان برای برنامههای یلدایی شبِ گذشته تلویزیون قائل شد. از توجه به فضایِ رادیو با دعوت از گروه «صبح جمعه با شما» یا حمایت از انیمیشنسازان ایرانی با حضورِ کاراکترهای «لوپتو» در برنامههای یلدایی شبکه کودک و شبکه دو سیما و همچنین دعوت از رضا رویگری به عنوان پیشکسوت سینما و تلویزیون که مدتها است در بستری بیماری قرار دارد؛ مصادیقی از طرحریزی اتاق فکرِ برنامههای یلدایی تلویزیون است.
اما خلأ و ضعف در میانِ این برنامههای تلویزیونی به مراتب زیاد است. شاید پررنگترین آن ویدئویی است که در فضایمجازی دست به دست میشود. مربوط به ویژه برنامه «سلام تهران» و شوخی زننده سامان گوران با ابوالفضل پورعرب است. این بازیگر پیشکسوت بعد از این شوخی به مجری برنامه میگوید ایکاش برای دعوت از میهمان قدری تأمل بیشتری داشته باشید؛ ترکیب نفرات اهمیت بسیاری دارد.
ویژه برنامه یلدایی «سلام تهران» و حضور ابوالفضل پورعرب
منظورِ «پورعرب» همان برقراری تناسب میانِ میهمانان است که پیش از این هم بارها دربارهاش نقدهای مختلفی نوشته شد. شاید مصداقِ بارز آن در همین شبکه تلویزیونی (پنج سیما) چالشی باشد که برای بیوک میرزایی در ویژه برنامه نوروزی درنظر گرفته شد و شوخیِ میان او و مهران رجبی باعثِ سوء تفاهمی شد که به نقل از خود این بازیگر، هنوز نسبت به آن اتفاق، مکدر است.
به نظر میرسد هنوز یکی از مشکلات و چالشهای جدّی تلویزیون، انتخاب و دعوت میهمان است. شاید اینجا این سؤال مطرح شود که چرا قبل از دعوتِ میهمان، گرفتنِ گفتوگو و انتخاب چالشها و شوخیها، تعاملات و هماهنگیها در اتاقِ فکر صورت نمیگیرد که مجری (مصطفی امامی) سختی مضاعفی را متحمل شود. شاید اگر سامان گوران در زمانی دیگر روی آنتن میآمد این دلخوری برای ابوالفضل پورعرب پیش نمیآمد و این همه در فضایمجازی درباره این شوخی، صحبت نمیشد. بالأخره اینها برای صداوسیما هزینه است!
اگر از این اشتباه بگذریم؛ با دعوت از یک میهمان در چند شبکه تلویزیونی مواجه میشویم. همین اتفاقی که در کنداکتور یلدا و نوروز ادوارِ قبل هم شاهدش بودهایم. جایی که مثلاً هنرمندی را در چند شبکه میدیدیم. این نکته در شبِ گذشته هم وجود داشت؛ حسین رفیعی در حالی که مجریِ ویژه برنامه «پنج ستاره» شبکه پنج سیما بود به عنوان میهمان در شبکه دو هم حضور داشت.
برنامه «دیدینو» شبکه نسیم
مخاطبی که با کنترلِ تلویزیون، شبکهها را زیر و رو میکرد حتماً به این میهمانان تکراری رسیده است. چرا که رسول نجفیان در ویژه برنامه یلدایی شبکه آیفیلم اجرا میکرد؛ میهمان «دیدینو» شبکه نسیم بود و به شبکه آموزش و یلدایی آنها هم سری زد. حتی ابوالفضل پورعرب قبل از ویژه برنامه یلدایی شبکه پنج، به «خانه جلال» شبکه نسیم رفته بود. بهروز رضوی گوینده و صدایِ خوش رادیو که به حافظ خوانی در تلویزیون معروف است در همه یلداییهای رسانه ملّی دیده میشد که به نظر میرسد تلویزیون میتواند در کنارِ دعوت از پیشکسوتِ بزرگی همچون بهروز رضوی از دیگر حافظ خوانان و یا دوبلورهای خوبِ ما که میتوانند حافظ خوانی کنند برای یلداخوانی دعوت کند.
از طرفی دیگر در برخی شبکهها مثل «نسیم» و «یلدایی شبکه دو» دیده میشد که از مجریانِ خودشان دعوت میکردند و به نوعی برنامههای خودشان را تبلیغ میکردند؛ اینها چه جذابیتی برای مخاطبان در شبِ یلدا دارد؟ به نظر میرسد نیازی نیست همه شبکههای تلویزیونی «یلدا» داشته باشند که اولاً مخاطب سردرگم شود کدام را دنبال کند و ثانیاً برنامهسازان به انتخاب میهمانان تکراری، بدون توجه به موضوع و پُرکردن آنتن روی بیاورند.
به جای آن تصمیمگیرندگان میتوانند در مناسبتهای دیگر چند برنامه را با مجریان و میهمانان قوی انتخاب کنند و به جای آن در شبکههای دیگر فیلم و سریال پخش کنند که جایِ یک سریال یا فیلم جذاب یلدایی در کنداکتورِ شب گذشته خالی بود. تنها اثری که در این میان جذاب است و بارها هم دیده شده، «هندونه شب یلدا» به کارگردانی سعید آقاخانی است.
برنامه «شب روشنی» شبکه یک
شاید این انتقاد همیشگی باز هم به صداوسیما وارد باشد که کمایده بودن، میهمانان تکراری و شتابزدگی در برنامهسازی در کنداکتور یلدایی امسال هم دیده شد. در عینِ حال که برخی از شبکهها سعی کردند کار جدیدتر و فضایِ متفاوتتری ارائه بدهند اما شاید نیاز است خیلی زودتر از چند هفته باقیمانده به یک مناسبتی، سیما دست به کار شود.
در کنار این نقدها، نکتهای که قابل توجه است، ایرانی شدن برنامههای تلویزیون که در اکثر آنها کرسی و المانهای دیگر سفرههای دیرباز ایرانیها در شب یلدا دیده میشد. دعوت از اهالی سالمندان و گزارش از آنها، گفتوگو با خانوادههای شهدا، ارتباط زنده با حرم امام رضا(ع) و اجرای خوبِ فرزاد جمشیدی در ویژه برنامه «باران» شبکه دو و استفاده از خوانندگان جوان و استعدادهای «عصر جدید» در کنداکتور یلدایی تلویزیون، نقاط متمایزی است که در نوع خودش جالب بود.
فضایِ یلدایی کودکانهای که تلویزیون برای مخاطبان شبکه کودک در نظر گرفت اتفاق متفاوتی بود که شاید کمتر در چند سال اخیر شاهدش بودیم. دعوت از ابوالفضل پورعرب و برخی از هنرمندان دیگر در این موقعیت که رسانههای معاند در بوق و کرنا کرده بودند هیچ هنرمندی به تلویزیون نمیرود و با مدیومهای رسانهای جمهوری اسلامی فعالیتی ندارد شاید همین پاسخ عملی باشد بر این دروغپردازیها و صحبتهای صریحی که میهمانان همواره در این برنامههای تلویزیونی داشتند.
ویژه برنامه «یلدایی» شبکه سه
در کنار این نقدها و امتیازات، اگر قرار بود سیمرغی به یلدای تلویزیون داده شود شاید میتوانستیم اینطور جوایز را تقسیم کنیم؛ سیمرغ بهترین اجرا و تسلط خوب به بهروز افخمی و یوسفعلی میرشکاک در برنامه «جلال» و مصطفی امامی با تمامِ حواشیِ برنامه «سلام تهران» به طور مشترک داده شود. سیمرغ بهترین برنامه از لحاظ انتخاب میهمان به «شوتبال» شبکه نسیم اختصاص پیدا کند. شاید سیمرغِ محتوایِ خوب در دکور و توجه به خرده فرهنگها و اقوام به برنامه «شب روشنی» شبکه نسیم داده شود.
ویژه برنامه «خانه جلال» شبکه نسیم
ویژه برنامههای شب یلدای ۱۴۰۱ شاید آغاز یک راه در ارتقای فرم و محتوای فرهنگی برنامههایی از این دست باشد. مجریهایی که حالا دیگر میدانند لازم نیست برای دیده شدن با هم رقابت کنند و دائم در حرف همدیگر قرار بگیرند و به این آگاهی رسیدهاند که باید مکمل هم باشند و یکدیگر را با پاسکاری جملات به موقع تکمیل کنند.
توجه به حوزه ادبیات، شاهنامهخوانی و حافظخوانی، استفاده از خوانندگان جوان و نمادهای فرهنگی یلدایی ایرانیان مثل کرسی، حمایت از انیمیشنسازان داخلی و خیلی از اتفاقات دیگر میتواند جزو گامهایی باشد که مدیرانِ جدید صداوسیما در اولین کنداکتور یلداییشان برداشتند و میتوان نویدِ رفتار پختهتر و استانداردتری را در ایام نوروز و رمضان سال ۱۴۰۲ داد.
نظر شما